اين برنامه با هدف ارتقاء مهارت هاي زندگي سعي مي كند راحت و صميمي با شنوندگان خود ارتباط برقرار كند، درست مانند همان ارتباطي كه در پشت صحنه اين برنامه راديويي ميان عوامل وجود دارد. شايد خيلي ها فكر مي كنند پشت صحنه يك برنامه راديويي شور و نشاط برنامه هاي تلويزيون و سينما را ندارد، اما راديو هم مانند رسانه هاي ديگر جذابيت هاي خود را دارد و شايد بتوان گفت عوامل پشت صحنه يك برنامه زنده راديويي، انرژي بيشتري براي توليد آن در مقايسه با برنامه سازان تلويزيوني صرف مي كنند، چرا كه در تلويزيون تصويرهم به كمك به صدا مي آيد، اما در راديو تنها صداست و صدا.
پيش از شروع برنامه زهرا يساقي، نويسنده و سردبير "سقف و ستون"، به سرعت مشغول رسيدگي به كارهاست و نوارهاي موسيقي برنامه و صحبت هاي تلفني شنونده ها را روي دستگاه آنالوگ مي گذارد. محمدرضا فواديان تهيه كننده برنامه مشغول چك كردن سرودهايي است كه قرار است در برنامه پخش شود و در اين حين با تلفن با يكي از مسئولان درباره مجوز داشتن برخي از اين سرودها گفتگو مي كند. چهار دقيقه به شروع برنامه مانده كه فاطمه آل عباس مجري به همراه كارشناس برنامه به استوديو ضبط مي روند. "ساعت 9 بامداد". پس از اعلام ساعت، "سقف و ستون" آغاز مي شود.
به گزارش "مهر"، با شروع ضبط برنامه چراغ هاي قرمز بالاي در استوديو ضبط و بالاي محفظه شيشه اي اتاق فرمان كه تنها راه ارتباطي اين اتاق با داخل استوديو در هنگام ضبط برنامه است، روشن مي شود و اين يعني كه كسي حق ورود به استوديو ضبط را ندارد.
مجري پس از سلام و احوالپرسي با شنوندگان و معرفي كارشناس برنامه موضوع اين هفته برنامه، يعني "انگيزه امروز زندگي شما چيست؟" را يادآوري مي كند. شنوندگان علاوه بر ارتباط تلفني از طريق sms هم با برنامه ارتباط برقرار مي كنند. پس از چند پيام تلفني، آل عباس چند sms را مي خواند: "گرفتن كلاهبردار، بستن قرارداد توپ، برد تيم ملي فوتبال و ..." از جمله انگيزه هاي شنوندگان برنامه است.
پس از پخش يك سرود، كارشناس برنامه "سقف و ستون" شروع به صحبت درباره "درك متقابل" مي كند. صحبت هاي او برخلاف ديگر برنامه هاي راديويي كوتاه است و بلافاصله موسيقي پخش مي شود. يساقي مي گويد: "به دليل زمان پخش برنامه ما سعي مي كنيم ريتم تندتري به آن بدهيم. ما فواصلي را در برنامه ايجاد مي كنيم تا مخاطب فرصت فكر كردن داشته باشد. علاوه بر اين ما نگاه جديدي در انتخاب موضوعات و دعوت از كارشناسان مطرح كرديم. تحقيق را پايه اصلي برنامه گذاشتيم. مسئولان و سازندگان برنامه به اين نتيجه رسيده بودند كه اساسا مشاوره از طريق راديو با شكلي كه سال ها اتفاق مي افتاد، ديگر جوابگو نيست، چون معمولا ما يك طرف دعوا را داريم و مخاطبان از راديو براي يارگيري استفاده مي كنند و حتي اگر هدفشان اين باشد كه از طريق راديو مشكل شان را حل كنند، عملا راديو براي آنان كاري نمي تواند انجام دهد."
وي ادامه مي دهد: "زماني كه به مخاطب اختصاص داده مي شود، كوتاه است. علاوه بر اينكه آن گفتگو زنده هم نيست و پس از ويرايش پخش مي شود و اگر پس از پخش آن، سئوالي براي كارشناس به وجود آيد، مخاطب در دسترس ما نيست و وارد جزئيات هم نمي توانيم بشويم. بنابراين تصميم گرفتيم چند قدم عقب تر برويم و به جاي اينكه مخاطب به ما زنگ بزند و بگويد من اين مشكل را دارم، ما به او بگوئيم چكار كنيم كه اين مشكلات را نداشته باشيم. بنابراين بحث كارگاهي طراحي شد و ضمن اينكه مردم نظراتشان را بازگو مي كنند، كارشناس برنامه هم راه حل هاي خود را پيشنهاد مي دهد."
تعداد كارشناسان برنامه "سقف و ستون" زياد است و متناسب با حوزه تحقيقاتي و علاقمندي كارشناسان و موضوعات برنامه اين افراد انتخاب مي شوند. هر كارشناسي كه به برنامه مي آيد به طور متوسط سه هفته طول مي كشد تا دوباره به برنامه دعوت شود و او در اين فرصت مي تواند مطالعه و تحقيق بيشتري كند. موضوعات اين برنامه نيز براي يك هفته انتخاب شده و هر روز از منظري تازه به آنها نگاه مي شود.
بيشتر smsها نتيجه بازي ايران را پيش بيني مي كند و يساقي به آل عباس مي گويد كه براي تيم ملي آرزوي موفقيت كند و از شنوندگان بخواهد درباره موضوع برنامه نظرات خود را مطرح كنند.
مسئول پيام هاي اينترنتي و sms ها كه مشغول چك كردن پيام هاي كوتاه تلفني است از تعداد smsهاي فوتبالي متعجب شده و با خواندن آنها براي ديگران همگي را به خنده مي اندازد. او از smsها پرينت مي گيرد. پيام هاي كوتاهي كه به صورت فينگليش ارسال مي شود، توسط دو نفر ديگر كه مسئول ارتباطات برنامه هستند، به فارسي ترجمه شده و به يساقي داده مي شود. او هم در فاصله اي كه موسيقي پخش مي شود به داخل استوديو ضبط مي رود و آنها را به آل عباس مي دهد.
موسيقي برنامه پخش مي شود. "نيمي من، نيمي تو، گاهي سقف، گاهي ستون". علاوه بر كارشناس حضوري، كارشناس تلفني هم در برنامه حضور دارد. او آيه اي از قرآن درباره مال و فرزند مي خواند و شروع به تفسير آن مي كند. يساقي مي گويد: "در گذشته برنامه هاي خانواده تنها موسسين خانواده را در نظر مي گرفتند. اما ما موسس خانواده و فرزندان را با هم مورد توجه قرار مي دهيم."
به گزارش "مهر"، همه چيز در اين برنامه زنده است. فوتبال كاملا برنامه را تحت تاثير قرار داده. حتي تهيه كننده از يساقي مي خواهد سرود فوتبالي در برنامه پخش كند كه يساقي با اين كار مخالفتي ندارد. صداي اين سرود استوديو راديو، خانه و محل كار شنوندگان برنامه را پر مي كند.
يساقي علاوه بر اينكه نوارها را در دستگاه آنالوگ جا به جا مي كند به صحبت هاي كارشناس هم گوش مي دهد و دستورات لازم را به آل عباس از طريق گوشي روي گوش او، ارسال مي كند. كارشناس برنامه مي گويد: "درك بالا نيازمند هوش بين فردي است و بهره هوشي و تربيت افراد نيز در اين كار نقش عمده اي دارد." يساقي به مجري برنامه اعلام مي كند كه شش دقيقه آگهي بازرگاني دارند. آل عباس ساعت 30/9 دقيقه را اعلام مي كند و مي گويد: "شش دقيقه آگهي بازرگاني داريم، چه كنيم با اين همه دارندگي."
مسئول اينترنت مي گويد: "از وقتي اعلام كردند sms فوتبالي نفرستند تعداد اين smsها بيشتر شده". مجري دوباره براي تيم ملي آرزوي موفقيت مي كند و چند sms را كه نتيجه مسابقه را پيش بيني كرده اند، مي خواند و بعد با اعلام شماره نلفن مي گويد: "پيام هاي كوتاه خودتون رو درباره اينكه انگيزه امروزتون از زندگي چيه به اين شماره بفرستيد". زمان همراه با جنب و جوش عوامل پشت صحنه به سرعت سپري مي شود.
در ميانه هاي برنامه يساقي وارد استوديو ضبط مي شود و علاوه بر رساندن پرينت smsها با آل عباس و كارشناس برنامه خوش و بش مي كند. پيام هاي تلفني تازه هم از راه مي رسند و مسئول ارتباطات نوار آنها را به يساقي مي دهد و او هم به سرعت آنها روي دستگاه آنالوگ جا مي دهد و مشغول تنظيم شان مي شود. حدود دو دقيقه ديگر اين پيام ها روي آنتن شبكه راديو ايران مي رود. مسئول پيام هاي كوتاه مي گويد: "ده هزار و 258 sms تا الان رسيده." فواديان ناباورانه به سمت لپ تاپي كه روي ميز رو به روي مسئول اينترنت قرار دارد مي رود و به تعداد پيام هاي كوتاه نگاهي مي اندازد.
فواديان هم مانند يساقي تمام مدت برنامه سر پا ايستاده و آيتم هاي مختلف برنامه را چك مي كند و هر از گاهي هم با موبايلش با بيرون از استوديو ارتباط مي گيرد. روي ديوار اتاق فرمان تابلويي نصب شده كه روي آن نوشته اند "با موبايل روشن وارد استوديو ضبط نشويد." با اين حال نمي دانم چرا در بعضي برنامه هاي زنده راديويي نواي آهنگين زنگ موبايل جزو افكت هاي صوتي برنامه مي شود.
تهيه كننده "سقف و ستون"، ريتم تند برنامه را يكي از تفاوت هاي اين برنامه با ساير برنامه ها مي داند و مي گويد: "سرعت زياد، زندگي تمامي ما را فراگرفته. به تبع آن ما هم تصميم گرفتيم ريتم برنامه را تندتر كنيم. شنونده هاي راديو هم عادت پذيرند و مي توان صحبت هايي را كه مثلا قرار است در ده دقيقه زده شود در سه دقيقه خلاصه كرد بدون اينكه به مفاهيم آن صدمه اي وارد شود. سرودهايي هم كه در برنامه پخش مي شود علاوه بر اينكه فضاي برنامه را تغيير مي دهد، باعث مي شود به شنونده براي فكر كردن فرصت كوتاهي داده شود."
به گزارش خبرگزاري "مهر"، فواديان ابراز اميدواري مي كند همكارانش كار در راديو را جدي بگيرند تا مردم با راديو آشتي كنند و دوباره راديو جايگاه اصلي اش را پيدا كند. زمان يك ساعتي برنامه خيلي زود سپري مي شود. ساعت 57/9 دقيقه است كه سرود پاياني برنامه پخش و درهاي استوديو ضبط باز مي شود و مجري و كارشناس برنامه به داخل اتاق فرمان مي آيند. اعضاء گروه برنامه بعدي از يك ربع پيش به استوديو راديو ايران آمده اند و در حال آماده كردن مقدمات برنامه خود هستند.
فاطمه آل عباس كه از ابتداي شكل گيري برنامه يعني از دي 1384 با آن همراه بوده مي گويد: "سعي كرديم علاوه بر مخاطبان ديروز مخاطبان امروز را هم به اين برنامه جذب كنيم. به همين خاطر ناگزير شديم شكل و شمايل برنامه را تغيير بدهيم. ريتم برنامه تندتر و صحبت هاي كارشناسي مختصر و مفيد باشد. مجري اين برنامه، تنها گوينده راديو تعريف نشده، بلكه يكي از مردم است كه ارتباط رو در رو با كارشناس دارد. فكر مي كنم در اين برنامه با توجه به طول عمر آن از 100 نمره به 40 دست پيدا كرده ايم."
وي درباره زنده بودن اين برنامه مي گويد: "كار در برنامه زنده سخت است، اما جذابيت خاص خودش را دارد. من در حين ضبط برنامه مجبورم علاوه بر اينكه با كارشناس برنامه صحبت مي كنم حواسم به اتاق فرمان و پيام هاي سردبير كه از گوشي به من مي رسد هم باشد. بايد سريع درك كنم و سريع انتقال دهم. اينجا همه بايد سريع عمل كنند."
نظر شما